معرفی وبلاگ
رویایی ترین کشور جهان به نظر من ایران می باشد که هر خارجی رویای امدن به ایران را دارد............ نویسنده وبلاگ : میلاد اکاتی
صفحه ها
دسته
گالري اختصاصي ايران رويايي
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2501488
تعداد نوشته ها : 785
تعداد نظرات : 32
خرگوش

Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

 

گُلپايـِگان شهري در استان اصفهان ايران است. شهر گلپايگان مركز بخش مركزي شهرستان گلپايگان است. گلپايگان، يكي از شهرستانهاي استان اصفهان مي باشد كه از شمال به شهرستان محلات و خمين، از جنوب به شهرستان خوانسار، از شرق به ميمه و از غرب به شهرستان اليگودرز محدود مي باشد.

بر اساس آنچه كه از متون تاريخي مانند نزهت القلوب نوشته حمد ا... مستوفي بر مي آيد: گلپايگان 5225 سال بعد از هبوط آدم توسط هماي چهر آزاد، دختر بهمن كياني (بهمن دراز دست) پوراسفنديار رويين تن، كه به تخت پادشاهي جلوس كرده بود ساخته شد و از ابتدا اين شهر را به نام خود چهرآزادگان و يا گلبادگان ناميد.(حمدالله مستوفي، 1366، ص75) بر اساس شواهد باستان شناسي و بررسي ها انجام گرفته بر روي سنگ نبشته هاي تاريخي، سابقه سكونت انسان اوليه در دشت گلپايگان به حدود هفت هزار سال قبل مي رسد ولي شروع مدنيت را مي بايست هم زمان با اواسط حكومت سلسله هخامنشي دانست كه كاربري اين شهر به عنوان يك پادگان بزرگ تغيير يافت و حتي گروهي را اعتقاد بر اين است نام اوليه اين شهر گردپاذگان بوده است.(برهان قاطع،1361، ذيل گلپايگان)، گروهي ديگر نام اصلي آن راگَرپادگان به معني كوهپايه مي‌دانند. «گَر» در زبان پارسي ميانه به معناي كوه است. (گريوه و گريبان هم از همين ريشه هستند).

به هرحال پس از حمله اعراب مسلمان گروهي از آنان در اطراف اين شهر ساكن شده و نام آن را معرب گردانيده ،جرفادقان ناميدند. در دوران بعد از اسلام علي الخصوص در دوران عباسيان گلپايگان از مناطق معتبر و آباد كشور بوده است، ولي اوج شكوفايي و آباداني آن در زمان حكومت سلجوقيان به خصوص محمد بن ملكشاه سلجوقي بوده كه آثار و ابنيه زيادي از جمله مناره و بازار و مسجد جامع را از خود باقي گذاشته است.

از آن پس به دنبال آشوب هاي اسماعيليه و فتنه مغول و يورشهاي تيمور اين شهر از اعتبار و رونق ساقط گشت و تنها در زمان اوزون حسن بود كه مجددا نامي از آن بر سر راه تجاري همدان به اصفهان به ميان مي آيد. آخرين دوران طلايي آن كه آثار و ابنيه تاريخي موجود، مبين رونق شهردر آنزمان مي باشد، مقارن با دوران حكومت شاه عباس كبير و امارت امامقليخان سردار بزرگ صفوي در گلپايگان مي باشد.

با شروع فتنه افغان گلپايگان كه مقر فرماندهي عليمردان خان بختياري و محل تجمع نيروهاي كمكي به اصفهان بود به شدت از طرف محمود افغان مورد انتقام جويي واقع گشت و نه تنها اكثر اهالي آن از دم تيغ گذشتند بلكه اغلب آثار و ابنيه و تاسيسات كشاورزي و قنوات آن هم تخريب گشت و ديگر هرگز اين شهر به اعتباري كه در گذشته داشت، دست نيافت. شهري كه بنا به گفته ظل السلطان زماني از حدود 200 الي 300 هزار نفر جمعيت برخوردار بود، هرچند كه به اين اظهار نظر بايد با ديده ترديد نگريست، در زمان حكمراني ظل السلطان به زحمت حدود 15 هزار نفر جمعيت ساكن را در خود جاي داده بود و نماي شهر به ويرانهاي بزرگ مي ماند. (اشراقي، 1383، ص157 به نقل از تاريخ مسعودي نوشته ظلالسلطان)

گلپايگان از طرف شمال به محلات و كمره (خمين) و از طرف مغرب به كوه هاي بختياري و اليگودرز و از طرف جنوب به خوانسار و كوههاي بختياري و از طرف مشرق به كوه شيخ احمد و كوه صالح محدود است. ارتفاع آن از سطح دريا 1818 متر است. (مبناي ارتفاع سطح متوسط آب خليج فارس در منطقه فاو كه مبناي مسطحات اروپائي مي باشد.) گلپايگان از مناطق نيمه صحرايي است و به علت نزديكي به كوير مركزي بارندگي آن كم و داراي زمستان هاي گرم مي باشد و هوايش متغير است. دشت گلپايگان، وسيع و آب آن از رودخانه و قنات و چشمه و منابع آب هاي زيرزميني تامين مي گردد.

بناي مناره آجري سلجوقي در زمره بلندترين مناره هاي قرن پنجم هجري قمري كه داراي دو در است و در درون آن پلكاني تعبيه شده است. قسمت هاي پايين و بالاي مناره مرمت گرديده و داراي كتيبه آجري است كه اين كتيبه به خط كوفي نوشته شده و فاقد تاريخ مي باشد و متن كتيبه آن از آ يات كلام الله مجيد است.اين مناره با قدمتي حدود 900سال در برابر عوامل طبيعي (زلزله، باد، باران، سرما و گرما) سرفراز برجاي مانده است و از جمله بلندترين مناره هاي ايران مي باشد. دو راه پله دارد كه بصورت دوراني با 64پله به بالاي مناره مي توان صعود كرد. اين مناره از زمان سلجوقيان مي باشد كه ساختمان آن را احتمالا با ساختمان مسجد جامع و بازار چهارسوق همزمان مي دانند. تا حدود چهل سال قبل، اطراف آن خرابه و چاله چوله بود كه مردم گاهي از آنجا خاك مي بردند و قطعه هاي ظروف سفالين شكسته نيز ديده مي شد و آن محل را چاله هاي پامناره مي گفتند. جاي خندقي هم بود كه يك قسمت آن را براي زمين ورزش صاف كرده بودند ولي اكنون فقط چند متري اطراف مناره را حصار نموده اند. گفته مي شود اين مناره براي راهنمايي كاروانيان بوده و بالاي آن چراغ نصب مي كرده اند و در جنوبي چهارسوق از جلوي مناره شروع مي شده است. فعلا خيابان، گودتر از سطح پاي مناره و بازار چهارسوق است. دوشير قبلا در محل پاشيرا نزديك مقبره باباعبدالله در كنار جاده قافله و ابتداي كوچه حكومتي بودند. ميدان پاشيرا نسبتا وسيع و دكه بازي و ورزش بچه هاي محل بود و براين شيرها كه وسيله سرگرمي بچه ها بود سوار مي شد ند وبازي مي كردند.بعد از خيابان كشي چون خيابان چند متري از جاده قافله فاصله پيدا كرد و زمين هاي اطراف پاشيرا را با قسمتي از جاده قديم به مالكين آن حدود دادند و ميدان پاشيرا را هم گودبرداري نمودند كه رختشوي خانه بسازند. شير هاي سنگي رابا تخته و گرده چوب و غلطك كه بوسيله دو گاو نر كشيده مي شد، تك تك به پاي مناره منتقل كردند. شيرهاي سنگي امروز در زير سايه مناره سلجوقي محبوس اند.

بناي سيداسادات كه مربوط به دوران قرن هشتم هجري است، داراي ايوان و غرفه هاي دو طبقه و گلدسته و گنبدي به بلندي 9 متر است. تزئينات سمت شمال شرقي و جنوب شرقي اين بقعه از نظر ظرافت كار شايان توجه مي باشد. درسال1354 شمسي يك خيابان جديد كنار اين امامزاده و ساختمان مسجد جامع احداث گرديده است. بنا به نوشته اشعاري كه برروي سنگ حك شده است و سنگ مزبور در طرف راست در ورودي بقعه مي باشد، سه تن از فرزندان حضرت امام موسي كاظم (ع) به نام هاي : امامزاده اسحاق،امامزاده منصور و امامزاده رضا در آنجا مدفون اند. قبر ديگري به نام امامزاده يحيي فرزند حضرت امام علي النقي (ع) مي باشد.اين بقعه مباركه در زمان سلطنت فتحعلي شاه قاجار توسط مردي محتشم به نام حاج ميرزا مهدي خان تعمير و مرمت گرديده است. بناي جامع گلپايگان از مساجد مهم تاريخي دوران سلجوقي است. اين مسجد داراي صحن و شبستان وسيع و گنبد بزرگ آجري مي باشد و متعلق به زمان محمد بن ملكشاه سلجوقي و از حيث نكات فني و ساختماني داراي امتيازات فراواني مي باشد. ازخصوصيات مسجد و گنبد آن دارا بودن كتيبه هاي آجري متعدد و تزئينات فراوان دوره سلجوقي است. در متن كوفي گنبد، نام محمد بن ملك شاه خوانده مي شود و اطراف محراب بزرگ زير گنبد در متن كتيبه اي نام باني آن بناي عظيم را، ابونصربن محمد بن ابراهيم آورده اند. همچنين بربدنه هاي مختلف شبستان نام بزرگان دين و جملات مذهبي را به خط كوفي آجري نوشته اند. در زمان فتحعلي شاه قاجار شبستان هاي ساده طرفين گنبد و بناهاي شرقي و غربي مسجد را احداث نموده و بر ساختمان هاي گنبد عهد سلجوقي افزوده ا ند. ساختمان گنبد عهد سلجوقي متعلق به اوايل قرن ششم هجري قمري است. بناي بقعه هفده تن از ابنيه قرن 11 هجري قمري است.درزمان شاه عباس اول صفوي كه بر طبق كتيبه سر در آن در سال 1032 هجري قمري ساخته شده است. بر روي بناي هشت گوش بقعه گنبد، كاشي كاري باشكوهي قرار گرفته است كه از لحاظ ساختماني و تزئين كاشيكاري بسيار جالب و زيباست. كتيبه منظوم ا رسي مفصلي در توصيف شاه عباس اول صفوي در اين بنا به يادگار مانده و حاكي از احداث اين بقعه بوسيله امام قلي خان سردار معروف آن زمان است. طبق شجره نامه موجود در اداره اوقاف و هفده تن افرادي كه در اين محل مدفون اند عبارتند از: امام زاده ابو الحسن فرزند امام حسن مجتبي (ع)، سلطان اسماعيل فرزند امام جعفر صادق (ع)، صالح و قاسم فرزندان جعفربن علي (ع)، عباس و حسين فرزندان حضرت موسي بن جعفر(ع)، شهربانو و حليمه و صفورا دختران حضرت حضرت موسي بن جعفر (ع) ، علي اكبربن علي بن حسين (ع)، محمد بن محسن بن علي بن حسين(ع)، محمود و محسن و عبدالله بن يحيي بن امام موسي الكاظم (ع)، موسي و مظفر فرزندان جعفر طيار، اسحق فرزند ا براهيم كه مشخص نيست ابراهيم مزبور به كدام امام منتسب است. بقعه ناصر بن علي بن ابي طالب(ع) درقسمت شرقي هفده تن و در فاصله چند متري آن است. در مورد شهادت اين بزرگوار شايعاتي وجود دارد كه از سنگدلي قاتلين او دارد و مي گويند كساني كه او راشهيد كرده اند، از ايادي خليفه عباسي بوده اند و در نهايت بي رحمي اورا زنده لاي جرز ديوار گذاشته و شهيد كرده اند. اين بقعه نيز توسط امام قلي خان سردار لايق دربار صفويه ساخته شده كه بعدا تعمير گرديده است. از جمله كارهاي دستي هنر منبت كاري مي باشدكه از زمان هاي گذشته در اين شهر اساتيد معروفي داشته است. منبت كاران، انواع نقش هاي جالب را بانيش قلم منبت بر روي چوب گلابي و گردو و امثال آن در مي آورند و با تلفيق برش سطحي جوش ها و گره هاي چوب سنجد و برخي چوب هاي جنگلي كه برسطح كار مي چسبانند، وسائل تزئيني جالبي مي سازند. انواع قاب عكس و ظروف و جعبه هاي منبت كه هنرمندان مي سازند وسايل تزئيني و دكوراسيون و فروشگاه هاي هنري راتشكيل مي دهد. در گلپايگان و حومه مخصوصا حوزه جلگه بيش ازپنج شش هزار كارگاه براي قالي بافي دستي به نام ديواري و دار زميني وجود دارد. انواع قالي نخ فرنگ و فرش هاي معمولي درابعاد مختلف تو دري و نيم و دو ذرعي و شش ذرعي و نه ذرعي و دوازده ذرعي و سرانداز و پنج چاركي مي بافند. نوعي از فرش گلپايگان به نام ويس و ياوري با پشم گوسفند و رنگ دندانه و نخ مرغوب و بافت خاص داراي استقامت فوق العاده مي باشد.

تاريخچه شهرستان گلپايگان

براساس آنچه در متون تاريخي مثل نزهت القلوب نوشته حمدالله مستوفي و جغرافياي تاريخي شهرهاي ايران آمده است قدمت گلپايگان به 5 قرن بعد ازهبوط آدم مي‌رسد. گويند اين شهر را اولين بار هماي چهر آزاد دختر بهمن كياني بنا كرد و بنام خويش چهر آزادگان يا گلباذگان ناميد. در دوره هخامنشيان، منطقه‌اي آباد و معتبر بوده است. در دوره حكومت اسلامي و حضور اعراب در ايران گلباذگان معرب گشته و جرفادقان خوانده شد. در دوره عباسي ان شهري آباد و معتبر بوده ولي شكوفايي و آباداني آن در زمان حكومت محمد بن ملكشاه سلجوقي به اوج خود مي‌رسد كه آثار و ابنيه زيادي از جمله مسجد جامعگلپايگان و بازار شهر بجاي مانده اين دوره است. در زمان صفويه از شهرهاي بزرگ ايران بشمار مي‌رفته است زيرا در مكاتبات مستند تاريخي هميشه گلپايگان را شهري بين اصفهان و همدان ذكر كرده‌اند. وجود كاروانسراهايمتعدد در منطقه وآثار تاريخي حكايت از اهميت و آباداني اين شهر دردوره‌هاي مختلف تاريخي دارد. در دوره صفويه امام قلي خان پسر اله‌وردي خان حاكم گلپايگان بوده كه آثار و ابنيه‌هايي در گلپايگان بنا كرد كه مهمترين آنها بقعه 17 تن مي‌باشد. گلپايگان همواره كانون اسلام خواهي و مهد ديانت بوده به طوري كه اين شهر هيچگاه خالي از عالم و مرجع ديني نمانده است. درانقلاب اسلامي نيز اين منطقه از پشتوانه‌هاي انقلاب و اسلام بوده است. درعرصه دفاع مقدس مردم اين شهرستان تعداد 356 شهيد و 800 جانباز و 54 آزاده را براي دفاع از كيان نظام به نام خود ثبت كرده است. گلپايگان با عظمت ديرينه و قدمت 2000 ساله و تاريخي كهن و فرهنگي اصيل و سابقه درخشان ديني،علمي، فرهنگي و اماكن تاريخي با شكوه و ماندگار و طبيعت مستعد خدادادي براي توسعه همه جانبه و مناظر ديدني زيبا در دشت، كوهستان و چشمه ها ومردمي با فرهنگ و هنرمند، داراي جاذبه فراوان براي سرمايه گذاري بخش دولتي و خصوصي و خارجي است. درباره نام گلپايگان عقايد متنوعي اظهار شده است; عده اي آن را كوهپايگان و عده اي وردپادگان خوانده اند. در نزهت القلوب حمداله مستوفي گلپايگان از اقليم چهارم شناخته شده است. در زمان صفويه حدود 200 تا 300 هزار جمعيت داشته است.


دسته ها : اصفهان
دوشنبه 1390/8/30 8:3 بعد از ظهر
X