معرفی وبلاگ
رویایی ترین کشور جهان به نظر من ایران می باشد که هر خارجی رویای امدن به ایران را دارد............ نویسنده وبلاگ : میلاد اکاتی
صفحه ها
دسته
گالري اختصاصي ايران رويايي
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2550062
تعداد نوشته ها : 785
تعداد نظرات : 32
خرگوش

Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

منطقه حفاظت شده باهوكلات(گاندو): اين منطقه در منتهي اليه گوشه جنوب شرقي كشور در طول مرز ايران و پاكستان قرار دارد. اين منطقه از كوه هاي كم آب و بياباني تشكيل شده كه تا رودخانه سرباز در بلوچستان گسترده شده است. منطقه مزبور مأمن تمساح تالابي و منحصر به فرد ايراني است كه در آبگيرهاي كم عمق مسير رودخانه زندگي مي كند. همچنين شرايط خاص اكوسيستم رودخانه اي اين منطقه امكانات زندگي نوعي ماهي عجيب به نام ماهي گل خور فراهم آورده است كه قادر به زيست در آب هاي كم عمق و بستر كلي رودخانه ها است.
مناطق حفاظت شده هامون: اين منطقه 201062 هكتار وسعت شامل دشت هامون، درياچه يا تالاب هامون و رودخانه هيرمند مي شود. اهميت اين منطقه بيشتر به دليل زيستگاه انواع حيوانات وحش، امكان پرورش ماهي، وجود انواع پرندگان و تأمين علوفه دام ها از نيزارها و استفاده از ني ها جهت حصيربافي مي باشد. پرندگان و جانوران وحشي اين منطقه عبارتند از: پليكان و فلامينگو، پرندگان مهاجر آبي، تيهو، زنگوله بار، كوركر(باقرقره)، خرگوش، شغال، كفتار، كاراكال، يوزپلنك، گراز و آهو .
منطقه حفاظت شده بزمان: اين منطقه به وسعت 688/324 هكتار، منطقه كوهستاني بزمان، تپه ماهورها و دشت هاي اطراف اين كوه را در بر مي گيرد. اين منطقه داراي كوهي نسبتاً مرتفع (3497 متر) با دره هاي آب شيرين و پوشش گياهي نسبتاً مناسب است. حيوانات وحشي كه در اين منطقه زندگي مي كنند عبارتند از : كبك، كبك چيل، تيهو، دراج، خرگوش، كل، بز، قوچ و ميش. علاوه بر گونه هاي مختلف وحش فوق الذكر نوعي خرس سياه آسيايي كه كوچكتر از خرس قهوه اي است، در سيستان و بلوچستان زندگي مي كند. پوشش گياهي غالب زيستگاه هاي خرس در اين منطقه شامل:ارجن، كهور، كنار، خرما، زرشك، زارچ، زالزالك، انواع گون و درمنه، اورس، بيد، تنگس و نسترن وحشي مي باشد كه ميوه بيشتر اين درختان غذاي عمده خرس هاي سياه را تشكيل مي دهد. خرس ها به خرما و داز علاقه اي وافر دارند. پرنده زيبايي به نام مينا با رنگ هاي سبز، آبي و سبزه قبا نيز در بلوچستان به وفور يافت مي شود.

چهارشنبه 1390/8/25 1:48 صبح

عبدالحسن علي بن جولوغ فرخي گزي: عبدالحسن علي بن جولوغ فرخي گزي شاعر بزرگ اواخر قرن چهارم و اوايل قرن پنجم است كه از سرآمدان سخن در عهد خويش و در همه ادوار تاريخ ادبي ايران است. ديوان وي در حدود 9000 بيت دارد و در عهد سلطان محمود و مسعود غزنوي مي زيسته است. اين شاعر در سيستان به دنيا آمده است و در سال 429 هجري قمري در همان جا در گذشته است.

يعقوب ليث: ابو يوسف يعقوب بن مشهور به ملك الدنيا و صاحبقران مؤسس و اولين امير (247-265 هجري قمري) از سلسله صفاريان است. وي در روستاي كوين يا ترين در حاشيه كويري (شمال خاش رود) در يك خانواده رويگر به دنيا آمد. آرامگاه يعقوب ليث صفاري در شهر دزفول قرار دارد. يعقوب مردي سپاهي منش، با تدبير و عاقل و موقر بود و به ديانت و قناعت شهرت داشت. پايتخت وي زرنج سيستان بود. شهرت او در ممالك اطراف چنان گسترده بود كه او را ملك الدنيا و صاحبقران مي خواندند .
ابوالفتح علي بن محمد بستي: ابوالفتح علي بن محمد بستي از شاعران سده چهارم هجري قمري است. زادگاه او را شهر بست سيستان مي دانند. او به زبان عربي تسلط كامل داشت. از نتايج طبع او، دو ديوان شعر به جاي مانده است. وفات وي را به سال 401 ه.ق ثبت نموده اند. نويسنده كتاب دورنمايي از فرهنگ ايراني و اثر جهاني آن،  اين شعر را به عنوان نمونه اي از انديشه و قلم اين شاعر سيستاني در نوشته خويش آورده است.
ابوالفتح سگزي يا ابوالفتح سيستاني:از شاعران و ملوك برجسته سيستان در سده يازدهم هجري قمري است. علاوه بر حكومت داري، در سرودن شعر تبحر داشت. گرچه در سياست حكومتي با برادرش ملك حمزه اختلافي نداشت، اما در زمينه شعر و شاعري با وي اختلاف داشت. حمزه غافل سيستاني اين رباعي را خطاب به برادرش ابوالفتح سيستاني سروده است.

قاضي احمد: از اكابر زادگان سيستان بود و شاعري توانا و خوش سخن بود.

عبدالفرج سجزي

چهارشنبه 1390/8/25 1:40 صبح

راه آهن زاهدان را ميتوان ادامه راه آهن هندوستان محسوب كرد كه در سالهاي 1297 و 1298 هجري قمري (1918-1919ميلادي ) يعني در اواخر جنگ جهاني اول توسط انگليسي ها احداث شد و هدف احداث آن تامين احتياجات نظامي بود كه مقاومات انكليسي تصميم داشتند اين راه آهن را تا مشهد و مرز سرخس ادامه دهند ليكن به دلايلي كه در يك منظر مرگ تزار روس و ترك مخاصمه بين دول درگير جنگ بوده مطرح است و در يك نظر ديگر اينكه امتياز از طرف دولت ايران جهت ادامه راه آهن به دولت انگلسي داده نشده است . بهر حال راه آهن در منطقه دزد آب (زاهدان فعلي ) متوقف و بهر برداري از آن تا سال 1317 از طريق راه آهن غرب هندوستان انجام مي شد و در آن سال كليه اموال منقول وغير منقول به هندوستان منتقل و محور مذكور تعطيل شد تا سال 1347 كه هندوستان به دو كشور پاكستان و هندوستان تقسيم گرديد قطارهاي پاكستاني كماكان تا زاهدان رفت وآمد ميكردند نهايتا در سال 1337 موافقت نامه اي بين دو دولت ايران و دولت جمهوري پاكستان به امضاء رسيد كه بموجب آن از تاريخ 23/10/1338 از سرحد ايران و پاكستان تا زاهدان راه آهن فعلي تحويل ايران گرديد ، كه متن موافقت نامه ها در سوابق راه آهن جمهوري اسلامي موجود است . تحويل قطعي راه آهن در 14/8/1348(برابر با 30 اكتبر 1969) با انتقال اموال منقول و غير منقول از راه آهن شمال غرب پاكستان به ايران انجام شد.

چهارشنبه 1390/8/18 7:9 بعد از ظهر

 

 

    شهرستان ايرانشهر همانند ساير شهرهاي استان سيستان و بلوچستان عليرغم داشتن استعدادهاي فراوان براي رشد و پيشرفت طي ساليان متمادي تقريبا مورد غفلت مسئولان بوده است از اين جهت در اين شهرستان مشكلات عديده اي از جهات مختلف مشاهده مي شود، اما مردم ايرانشهر به اقدامات دولت نهم اميد بسته اند.

     شهرستان ايرانشهر با مساحت 30230 كيلومتر مربع در مركز استان سيستان و بلوچستان قرار گرفته و فاصله مركز شهرستان تا مركز استان 321 كيلومتر است . اين شهرستان داراي تعداد 4 مركز شهري و 4 بخش – 10 دهستان و 545 آبادي داراي سكنه است. جمعيت اين شهرستان نيز 254080 نفر است.

    آب اين شهرستان ازطريق 1042 حلقه چاه  و13 رشته قنات با ميزان آبدهي 5/95 ميليون  متر مكعب و رودخانه هاي كاجو با ميزان آبدهي 500 ميليون متر مكعب بطور  متوسط سالانه تامين مي شود.

    شهرستان ايرانشهر داراي اقليم بياباني گرم و خشك مي باشد . ميانگين بارش سالانه در اين شهرستان  5/105ميلي متر و متوسط دماي آن در سال 82 از 2/47 الي 2/2- درجه سانتي گراد در تغيير است .

    مردم شهرستان ايرانشهر  به زبان بلوچي تكلم مي كنند و زبان فارسي نيز رايج است . 92/99 درصد جمعيت آن را مسلمانان شيعه و سني، تشكيل مي دهند.

36 درصد از مردم شهرستان ايرانشهر بيسواد هستند . در سال تحصيلي 83-1382تعداد كل دانش آموزان مقاطع مختلف تحصيلي(بدون بزرگسالان و مراكز تربيت معلم ) شهرستان 70238 نفر بوده كه 04/13 درصد از دانش آموزان استان را تشكيل مي دهد.

   در سال تحصيلي 83-1382 در شهرستان ايرانشهر ، 1389دانشجودر حال تحصيل بوده كه از اين تعداد  2/37 در صد در دانشگاه پيام نور و  و 7/62 درصد در دانشگاه غير دولتي  مشغول به تحصيل بوده اند.

در سال زراعي 83-1382 سطح زير كشت محصولات زراعي و باغي شهرستان ايرانشهر بالغ بر 38084 هكتار است كه 7/23 درصد از سطح كشت زير كشت استان را تشكيل مي دهد . از اين مقدار 25 درصد به كشت باغات و75 درصد به زراعت هاي سالانه اختصاص دارد. محصولات عمده زراعي شهرستان غلات مي باشد.

   تعداد صنايع موجود شهرستان ايرانشهر 76 واحد مي باشد كه هيچ كدام از آنها در روستاهاي اين شهرستان نيست. عمده ترين معادن موجود در سطح اين شهرستان را آهك، مرمر، منگنز و تالك تشكيل مي دهد.

     از جمله مشكلات عديده شهرستان ايرانشهر مي توان به قاچاق مواد مخدر، كم آبي، بيكاري، خشكسالي متمادي، عدم حمايت از كشاورزان،  كمبود امكانات ورزشي و فرهنگي و كمبود مراكز بهداشتي و درماني اشاره كرد .

يکشنبه 1390/8/15 11:52 بعد از ظهر

اب هاى سطحى:

 

آبهاى سطحى اين بخش را مى ‏توان به دو دسته آبهاى دايمى و آبهاى فصلى تقسيم بندى نمود. 

 

الف: منابع آب دايمى: با وجود آنكه رودخانه سرباز مهمترين رودخانه بخش محسوب مى ‏گردد ولى چنانچه در طى دو يا سه سال بارندگى رخ ندهد، بيشتر بستر آن خشك مى ‏شود. ولى در بعضى جاها، بستر آن هميشه داراى آب است. آب اين رودخانه در مواقع كم آبى، معمولاً از مركز بخش سرباز تا دَپْكَوْرْ دايمى است. ولى از دَپْكَوْرْ تا روستاى جَميدَر آبى در بستر آن جريان ندارد، دوباره از روستاى جَميدَر تا نرسيده به روستاى زِيارَتْ جاه آب جريان مى ‏يابد، ولى از زِيارَتْجاه تا پايين دست روستاى حِيط بستر آن خشك است. آنگاه از روستاى نُوبَنْدْ تا قسمت عُلياى چراغان آب جريان دارد، از اين نقطه تا نزديكى روستاى هُدارْ بستر آن خشك مى‏باشد. سپس در نزديكى هُدارْ جريان يافته و در پايين دست هُدار دوباره خشك شده تا اينكه در نزديكى سد پيشين مجدداً آب در بستر آن جريان مى‏يابد. همچنين، سرچشمه و منشأ تمامى رودها داراى آب دايمى هستند.

  معمولاً سرچشمه اين رودها، نواحى كوهستانى هستند كه به علت عدم نفوذ آب در اين نواحى آب‏ها بصورت سطحى جريان مى ‏يابند و منابع آب دايمى را در آن مناطق تشكيل مى ‏دهند. به همين جهت در محل سرچشمه اغلب رودخانه ‏هاى اين بخش روستاهايى ديده مى‏شوند كه اشتغال اهالى آنها، باغدارى مى ‏باشد. يكى ديگر از منابع آبهاى دايمى، چشمه ‏ها هستند كه بطور پراكنده ديده شده و بيشتر در دهستانهاى سركور و كيشكور و در بستر رودها، خصوصاً رودخانه سرباز، وجود دارند كه آب آنها بيشتر صرف آشاميدن اهالى و دامها و در مواردى آبيارى باغات مى ‏شود. معمولاً در محل ظهور چشمه‏ ها، روستاهاى كوچكى، با تعدادى درخت خرما و باغات انگشت شمارى، احداث شده ‏اند كه چنين وضعى در دهستان كيشكور بيشتر چشمگير است. هر چند اين چشمه ‏ها داراى آبدهى زيادى نيستند ولى با اين وجود در بعضى از روستاها اهميت حياتى دارند، بطوريكه با خشك شدن آنها، زندگى اهالى غيرممكن مى ‏شود و مجبور به ترك وطن و كوچ مى ‏گردند.

 

ب: منابع آب فصلى: اين منابع شامل سيلابهايى است كه بطور نامنظم و در مواقع بارندگى در رودخانه‏ ها جارى مى ‏شوند. از اين منابع، تنها براى كشت گندم و جو و ماش و... استفاده مى ‏كنند. اين سيلابها، با وجود خرابى فراوانى كه به بار مى ‏آورند، در برخى از دهستانهاى منطقه، خصوصاً در كيشكور و عموماً در سركور و ايرافشان و آشار ... داراى اهميت فوق‏ العاده اى هستند. البته در قسمت عُلياى دره سرباز نيز از سيلابها براى كشت زمينهايى كه آب رودخانه به آنها سوار نمى‏شود، استفاده مى‏ كنند. ولى در طول دره سرباز و پايين‏تر از قريه سرباز، استفاده از سيلابها به ندرت مشاهده مى ‏شود، فقط در مواردى جهت رسوبگذارى زمينهاى مصنوعى، از آب سيلابهااستفاده مى ‏كنند. از علتهاى سيلابى بودن آب رودها مى ‏توان به رگبارهاى تند باران، شيب زياد و كوهستانى ‏بودن اين بخش اشاره كرد.

 

كيفيت شيميايى آبهاى فصلى يا رودخانه‏ ها: به دليل غيرنمكى بودن تشكيلات زمين‏شناسى در اين بخش، كيفيت شيميايى آب رودخانه ‏ها بطور كلى مناسب است. همچنين نمونه ‏هاى برداشت شده از رودخانه ‏هاى مختلف، اسيديته آن را بطور متوسط برابر 8، و هدايت الكتريكى آن را، با توجه به زمان پرآبى و يا كم آبى رودخانه‏ ها از 275 تا 1055 ميكروموز بر سانتيمتر و درجه مرغوبيت آب را از نظر كشاورزى طبق استانداردهاى جهانى، خوب تا متوسط نشان مى ‏دهد. ميزان نمك‏هاى مخلوط در آب رودخانه سرباز برابر 282 ميلى‏گرم در ليتر است كه اين رقم در سطح قابل قبولى براى كشت گياهان مختلف مى‏باشد. ميزان نمك طعام رودخانه سرباز 68 ميلى‏گرم در ليتر و قليائيت آب در حدود 7/9 اندازه ‏گيرى شده است، يعنى بطور كلى از نظر شورى و قليائيت، آب اين رودخانه براى كشاورزى در سطح مطلوبى قرار مى‏گيرد.

 

رژيم رودخانه ‏ها: بطور كلى جريان سالانه اين رودها، معمولاً توسط چند طغيان، كه اغلب به صورت ناگهانى، ظرف چند ساعت پس از رگبار به اوج مى‏رسد، تأمين مى ‏گردد. بنابراين جريان پايه معمولاً دراين رودخانه ‏ها وجود ندارد. پس از خاتمه هر طغيان، جريان رودها رو به خشكى مى‏ گذارد. عامل مذكور وهم عدم ريزش برف و فقدان آبرفتهاى ضخيم سبب شده است كه رودهاى منطقه تماماً غيردائمى( فصلى و موقتى) خوانده شوند. فصل سيلاب يا در زمستان و يا در ماههاى تير و مرداد است.

 

مهمترين رودخانه‏ هاى فصلى بخش سرباز عبارتند از:

 

- رودخانه سَرباز: رودخانه سرباز يكى از پرآبترين رودخانه‏ هاى اين بخش و حتى استان محسوب مى ‏گردد.

مشخصات: طول رودخانه: 313 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1450 متر، ارتفاع ريزشگاه: صفر، شيب متوسط: 0/5 درصد، مسيركلى: جنوب شرقى. مساحت حوضه آبريز آن در نقاط مختلف، متفاوت است، بطوريكه در ايستگاه سرباز برابر با 2193 و در پيردان 2440، در دپكور 2721، در محل الحاق رودخانه حيط 3283، زيرپشامگ 3769، زير چراغان 3916، و در راسك 3990 كيلومتر مربع مى ‏باشد.

بده و رژيم رود: به مقدار آبى كه در مدت يك ثانيه، از يك نقطه رودخانه مى‏گذرد بده يا دبى آن رودخانه گفته مى‏شود. بده متوسط ساليانه رودخانه سرباز، در محل ايستگاه اندازه ‏گيرى پيردان 2/72 مترمكعب در ثانيه، در محل اندازه‏ گيرى ايستگاه پيشين 6/63، و در باهوكلات 7/91 متر مكعب در ثانيه است. متوسط حجم ساليانه آب رودخانه نيز در محل ايستگاه پيردان 85/8، و در باهوكلات 249/5 ميليون مترمكعب است.

 در تمامى فصول سال، آب در همه مسير آن جارى نيست. پرآب‏ ترين زمان رودخانه، مواقعى است كه سرشاخه‏ هاى آن از رگبارهاى تند انباشته مى‏شود و اصولاً اين مواقع با اواسط تابستان و اواسط زمستان مصادف است.

شعبات (شاخه ‏هاى رودخانه):اين رودخانه از ارتفاعات شمالى بخش سرباز سرچشمه مى ‏گيرد. در شمال غربى، شاخه‏اى بنام سَركور، دهستان سركور را به سوى جنوب شرقى طى مى ‏كند و در سرراه، رودخانه ‏هاى مَچكور، سهمان، هنسانوچ، كوش‏كور و هِچكدر به آن مى‏ پيوندند و به سوى سرباز متوجه مى ‏شود. در مركز بخش سرباز با رود گُوَيْمَرْكْ مخلوط مى ‏شود. سپس به سوى جنوب غربى از دره ‏هاى پرپيچ و خم و تنگ عبور مى ‏كند و در روستاى ايتك با رودخانه بَخْتَكْ مخلوط مى ‏شود. آنگاه در محل پل سرباز با رودخانه جژّان در هم مى‏آميزد. در روستاى دپكور رودخانه كيشكور به آن مى‏پيوندد و در روستاهاى رودبن ولهاباد با رود رُمپان در هم مى‏آميزد و آنگاه در روستاى زيارتجاه با رودخانه زيارت‏كور مخلوط مى ‏شود. در بدو ورود به دهستان پارود و نرسيده به حِيط با رودخانه بِشْكير در هم مى‏آميزد و در انتهاى حيط با رودخانه روت‏كور مخلوط مى‏ شود.

   در پارود، رود سُموكان (گُوَرْدَشْتْ) به آن مى‏پيوندد و پس از پيوستن با رود پِشامَگْ، از كنار روستاى فيروزآباد مى ‏گذرد و به مركز بخش راسك وارد مى‏گردد. در اين دهستان نيز همچنان به سوى جنوب شرقى جريان مى ‏يابد و در نزديكى هُدار با رودخانه لاشار مخلوط شده و از روستاهاى بافتان و جَكيگُور عبور كرده، وارد دهستان پيشين مى ‏شود. در ابتداى ورود به اين دهستان نخست با رودخانه سيرين كَوْرْ و سپس با رودخانه سوران آب در هم مى ‏آميزد و سد پيشين را پشت سر مى‏ گذارد. سپس به سوى جنوب غربى متوجه مى‏ شود و در سر راه با رود وَشْ كَوْرْ مخلوط مى‏ گردد و به دهستان باهوكَلات از شهرستان چابهار داخل مى ‏شود. در ورود به اين دهستان، با شاخه‏اى بنام باهوكلات مخلوط مى‏گردد و آنگاه به سوى جنوب غربى و سپس جنوب شرقى، سراسر دهستان باهوكلات را طى مى‏كند و در سر راه، با رودهاى گَرْگَرُو وَ وَليدادْ و سَمّاچْ مخلوط مى‏شود و در 90 كيلومترى شرق چابهار به خليج گُواتْرْ در درياى عمان وارد مى‏ گردد. اين رودخانه بطور كلّى رودخانه ‏اى سيلابى است كه بخش پايانى مسير خود را در دشتهاى باهوكلات و دشتيارى طى مى ‏كند. از به هم پيوستن رودهاى سَرْكَوْرْ، هنسانوچ، كوش كَوْرْ و هِچْكدَرْ، رودخانه سرباز بوجود مى‏آيد كه نام محلّى اين رودخانه از روستاى سرباز تا راسك معروف به سرباز و از بخش راسك تا باهوكلات بنام مَزَنْ كوَرْ (رودخانه بزرگ)، و از باهوكلات تا مصب خود، باهَوْ ناميده مى ‏شود.

 

سيلاب هاى رودخانه: سيلابهاى رودخانه سرباز ناشى از رگبارهايى است كه بيشتر در فصل زمستان واوايل بهار و تابستان به وقوع مى‏پيوندد. اين سيلابها مزارع و باغات راويران، قناتها را شكسته، نهرها و جويهاى كشاورزى را پر از گل و لاى كرده و از بين مى‏برند و حتّى گاه ديده مى‏شود كه درختان بزرگى از جمله خرماها را از ريشه كنده و با خود مى ‏برند.

 

زمين‏شناسى كف رودخانه: بستر عُلياى اين رودخانه كوهستانى است. و در جهت شمال غربى - جنوب شرقى جريان دارد و در مسير خود، از دره‏هاى نسبتاً باريكى مى ‏گذرد. تشكيلات حوضه آبريز رودخانه سرباز، از نظر زمين‏شناسى، از سنگهاى دوران سوم غيرقابل نفوذ بوجود آمده ‏اند. طبقات فليش قسمت اعظم اين تشكيلات مى ‏باشند كه گاهى طبقات مارن و شيست در لا به لاى آن مشاهده مى ‏گردند. بطور كلى شيب طبقات در جهت شرق به غرب بوده و عموماً لايه ‏هاى غيرقابل نفوذى را بوجود آورده ‏اند. تشكيلات دوران چهارم به شكل نهشته ‏هاى رسوبى بطور دگرشيبى روى تشكيلات دوران سوم، در بستر رودخانه سرباز و همچنين كلّيه ملحّقات اصلى و فرعى گويمرك، كيشكور و ... و گاهى در دامنه كوهها قرار گرفته‏اند. اين نهشته‏ ها، گاهى به صورت كنگلومراى نسبتاً سخت شده بوسيله سيمان آهكى در دامنه كوهها مشاهده مى ‏شوند ولى بيشتر اين رسوبات به شكل آبرفتهاى جديد با دانه ‏هاى جدا، بستر رودخانه ‏ها را پوشانده ‏اند. قسمت ديگر اين نهشته ‏ها به صورت ذرات ليمونى و رُسى در دوطرف دره‏ هاى منطقه، تشكيل خاكهاى زراعتى را داده ‏اند، كه در شرايط كنونى آباديها و بويژه باغات و مزارع و بطور كلى خاكهاى منطقه را بوجود آورده ‏اند. قسمتى از بستر رودخانه شنى است كه اين شنها از دانه‏ هاى ريز تا سنگهاى بزرگ متغير هستند. به علت وجود همين شنها است كه در بعضى از جاها كه كف بستر رودخانه تا حدودى بالاست، آب به سرعت در داخل زمين فرو مى‏رود. و بعد از اينكه به يك بستر يا كف سختى در پايين دست برخورد مى ‏كند و يا عرض رودخانه كم شود، آب به صورت چشمه از زيرزمين مى‏ جوشد و به جريان خود ادامه مى ‏دهد.

محدوده رسوبات قابل نفوذ رودخانه: رسوبات قابل نفوذ كه از نظر مخازن زيرزمينى و بطور كلى ذخيره نمودن آب سيلابهايى كه رودخانه سرباز بوجود مى‏آيند، قابل اهميت مى ‏باشند. در بستر رودخانه به شكل نهشته ‏هاى متشكّل از شن و ماسه سخت شده قرار دارند. اين رسوبات طبقات سنگهاى دوران سوم را پوشانيده ‏اند. طول اين لايه ‏هاى قابل نفوذ، فقط در بستر رودخانه سرباز برابر با 112 كيلومتر است و عرض آنهادر كم عرض‏ترين قسمت بستر 50 تا 100 متر و در قسمت‏ هائي كه بستر رودخانه گسترده شده است، اين رقم به 700 تا 800 متر مى‏رسد. محاسبات انجام شده نشان مى‏دهند كه مساحت رسوبات، قابل نفوذى كه كف رودخانه اصلى سرباز را پوشانيده ‏اند در حدود 44 كيلومتر مربع مى ‏باشد كه به اين رقم، مساحت نهشته ‏هاى قابل نفوذ واقع در دره‏ هاى رودخانه گويمرك 17 كيلومترمربع و كيشكور 7 كيلومتر مربع را بايد اضافه نمود.

اهميت رودخانه سرباز: درباره اهميت اين رودخانه در بخش و منطقه سرباز هرچه بگوييم، كم گفته ‏ايم. در مورد اهميت آن همين بس كه حيات اقتصادى جنوب استان به اين رودخانه بستگى دارد. و چه بسا با خشك‏شدن آن ديگر هيچ حياتى در منطقه مشاهده نشود و روستاهاى فراوانى به ويرانى مبدّل گردند. آب اين رودخانه در طول مسير خود براى روستاهاى واقع در كناره ‏هاى آن، منبع آب منحصر به فرد است. تراكم آباديها در مسير اين رودخانه بسيار زياد است. و زمينهاى زراعى آنها از همين رودخانه مشروب مى‏گردند. رودخانه سرباز نقش بسيارى را در آبادانى زمينهاى اطراف خود دارد و از آنجا كه آبرفتهاى زيادى را در اين اراضى ته ‏نشين مى ‏كند، بسيار پربركت و آباد هستند. آب اين رودخانه نه تنها منطقه سرباز، بلكه بخش راسك و سرزمينهاى پهناور دشتيارى را نيز مشروب مى ‏كند. بطور كلى مى ‏توان گفت كه بيشتر زمينهاى حاصلخيز دشتيارى، بر اثر رسوبگذارى همين رودخانه، در طى ساليان متمادى و طولانى، بوجود آمده ‏اند. هم اكنون با احداث سدپيشين، بيشترين استفاده را از آب اين رودخانه، اهالى دشتيارى و باهوكلات و چابهار مى‏ برند.

- رودخانه گُوَيْمَرْكْ: دهستانهاى: نسكند و مينان، فصلى، ريزابه : رودخانه سرباز، حوضه: درياى

عمان، طول: 55 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1450 متر، ارتفاع ريزشگاه: 890 متر، شيب متوسط: 1 درصد، مسيركلى: نخست جنوب شرقى و سپس غربى. شاخه‏اى از اين رودخانه از ارتفاعات 80 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر واقع در دهستان نسكند سرچشمه مى ‏گيرد و بنام رودخانه دهانه به سوى جنوب شرقى روانه مى‏شود. در سرراه با ريزابه ‏هاى متعددى مخلوط مى ‏شود و در حوالى روستاى سرداب به سوى جنوب‏ غربى متوجه مى‏گردد و قبل از رسيدن به روستاهاى كندز و باتك، با شاخه شرقى كه از ارتفاعات جنوبى آشار سرچشمه گرفته و بنام رود كُزور معروف است، مخلوط مى‏شود. از كنار روستاهاى گُوَنْگانْ، مينان، دِزْ، بُگانْ و سَنْگ مَسجِد مى ‏گذرد و در مركز بخش سرباز، با رودخانه سركور مخلوط مى ‏شود و رودخانه سرباز را تشكيل مى ‏دهند.

 - رودخانه بَخْتَكْ : دهستان سرباز، فصلى، ريزابه : رودخانه سرباز حوزه: درياى عمان، طول: 51 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1400 متر، ارتفاع ريزشگاه 860 متر، شيب متوسط: 3/6 درصد، مسيركلى: شمال غربى. اين رودخانه از 14 كيلومترى جنوب شرقى سرباز سرچشمه گرفته و از روستاهاى ماتَكْ و اِسْپِكار مى‏گذرد و در روستاى اِيْتكْ به رود سرباز مى‏ريزد.

- رود سهمان: دهستان سركور، فصلى، ريزابه: رودخانه سركور، حوضه: درياى عمان، طول: 71 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1400 متر، ارتفاع ريزشگاه: 1100 متر، شيب متوسط : 1/8 درصد، مسيركلى غربى، اين رودخانه از 66 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مى‏گيرد و رودخانه پاديك شاخه‏اى از آن است و در محل محمودآباد به سركور مى ‏پيوندد.

- كيشكور: دهستان كيشكور، فصلى، ريزابه: رودخانه سرباز، حوضه: درياى عمان، طول: 53 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1200متر، ارتفاع ريزشگاه: 750 متر، شيب متوسط: 1/8 درصد، مسيركلى: شرقى. اين رودخانه از 75 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مى‏گيرد و داراى دو شاخه اصلى: مات كَوْرْو شير بُنان (گَرَگْ كَوْرْ) و شاخه‏ هاى فرعى: مَچانْ، سَگار، بَنْدانْ، سانيچ، دَنْدارْ، جَميدَر،شُكْشْدَرْ، كُپشتان، تيغ آبْ و دازاندر است. و در محل روستاى دَپْكَوْرْ به رودخانه سرباز مى‏ پيوندد.

- هيسكان: دهستان ايرافشان، فصلى، ريزابه: رودشاهى كور، حوضه: درياى عمان، طول: 50 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1400 متر، ارتفاع ريزشگاه: 800 متر، شيب متوسط: 1/2 درصد، مسيركلى: شمال شرقى. اين رودخانه از ارتفاعات جنوبى دهستان آشار سرچشمه گرفته و بعد از پيوستن چند رود فرعى به شاهى كور تغيير نام داده و به رودخانه نِهِنْگْ مى‏پيوند.

- هِچكدر: دهستان نسكند، فصلى، ريزابه: رودخانه سرباز، حوضه: درياى عمان، طول: 20 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1200 متر، ارتفاع ريزشگاه: 950 متر، شيب متوسط: 1/4 درصد، مسيركلى: جنوب غربى. اين رودخانه از 88 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه گرفته و از كنار روستاهاى پِيروكوش مى‏ گذرد. و روبروى روستاى پنّام به رود سرباز مى ‏ريزد.

- هنسانوچ: دهستان سركور، فصلى، ريزابه: رودسركور، حوضه: درياى عمان، طول: 50 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1600 متر، ارتفاع ريزشگاه: 950 متر، شيب متوسط: 1/3 درصد، مسيركلى: جنوبى. اين رودخانه از كوههاى هامان در 56 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مى‏گيرد و از كنار روستايى بنام حَمَّلى مى‏گذرد و رودخانه كوش كور به آن مى‏پيوندد.

- كوش كور: دهستان سركور، فصلى، ريزابه: رود هنسانوچ، حوضه: درياى عمان، طول:25  كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1600 متر، ارتفاع ريزشگاه: 1050 متر، شيب متوسط: 2/2 درصد، مسيركلى: نخست جنوبى و سپس غربى، اين رودخانه از 72 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مى‏گيرد.

- سُموكان (گُوَرْدَشت):دهستان كيشكور، فصلى، ريزابه: رودخانه سرباز، حوضه: درياى عمان، طول: 30 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1250 متر، ارتفاع ريزشگاه: 600 متر، شيب متوسط: 2/2 درصد،

مسيركلى: جنوب شرقى اين رودخانه از كوههاى باجان و انار در 93 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه گرفته و در روستاى پارود به رودخانه سرباز مى‏ريزد. و شاخه ‏هاى آن عبارتند از : باجان، گادْروچْ، بِيت، جَموك.

- مَچكور: دهستان سركور، فصلى، ريزابه: رودخانه سرباز، حوضه: درياى عمان، طول: 51 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1450 متر، ارتفاع ريزشگاه: حدود 1200متر، شيب متوسط: 1/7 درصد، مسيركلى: شرقى. اين رودخانه از 55 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مى‏گيرد و يكى از شاخه ‏هاى آن رود گُوَرْناگْ است.

تهلاپ: دهستان ايراَفشان، فصلى، ريزابه: رودشاهى كَوْرْ، حوضه: درياى عمان، طول: 03 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1350 متر، ارتفاع ريزشگاه: 800 متر، شيب متوسط: 1/8 درصد مسيركلى: جنوب شرقى. اين رودخانه از 70 كيلومترى جنوب غربى سراوان سرچشمه مى‏گيرد و شعبات ديگرى كه به آن مى‏ پيوندند عبارتند از: رود بلوچ و چاهى.

- شاهى كور: دهستان ايرافشان، سيلابى، ريزابه: رود نهنگ، حوضه: درياى عمان، طول: 001 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: حدود 1450 متر، ارتفاع ريزشگاه: حدود 530 متر، شيب متوسط: 0/9 درصد، مسيركلى: شرقى. اين رودخانه از ارتفاعات 130 كيلومترى جنوب باخترى سراوان سرچشمه مى‏گيرد و بنام رودخانه تُرُنْدْ به سوى شمال شرقى روان مى‏شود و پس از مخلوط شدن با يك ريزابهُ نسبتاً بزرگ شمالى، به سوى مشرق متوجه مى‏شود و به رودخانه حَدْكَوْرْ تغيير نام مى‏دهد. رودخانه مزبور در سر راه نخست با رودخانه جَبْدَْر و سپس با رود آشار مخلوط مى ‏شود و بنام رودخانه پَتكانْ به سوى جنوب شرقى متوجه مى‏گردد. در سر راه نخست با رودخانه هِيسكان و سپس با رود ايراَفشانْ در هم مى ‏آميزد  و بنام رودخانه شاهى كور به سوى مشرق روان مى ‏گردد و پس از مخلوط شدن با رود گودان (گيردان)، به سوى جنوب شرقى رهسپار مى‏شود و در نقطه‏اى از مرز ايران و پاكستان كه در 45 كيلومترى جنوب شرقى ايرافشان قرار دارد، به رودخانه مرزى نهنگ مى ‏ريزد.

- نِهنگ: شهرستانهاى سراوان و ايرانشهر، دايمى، حوضه: درياى عمان، رودخانه مرزى ايران و پاكستان، طول: تا مرز ايران و پاكستان 120 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1000 متر، ارتفاع ريزشگاه نقطه خروج از مرز: حدود 250 متر، شيب متوسط: 0/6 درصد، مسيركلى: جنوب غربى. اين رود قسمتى از مرز دهستان ايرافشان با كشور پاكستان را تشكيل مى ‏دهد (حدود 30 كيلومتر). رودخانه نهنگ از 140 كيلومترى جنوب شرقى سراوان واقع در دهستان بَمْ پُشْتْ سرچشمه مى‏گيرد و در نقطه‏اى به مختصّات طولى 63 درجه و 7 دقيقه و عرض 26 درجه و 39 دقيقه به مرز ايران و پاكستان وارد مى ‏گردد و رو به مغرب و سپس رو به سوى جنوب غربى جريان مى ‏يابد و در سر راه با ريزابه‏ هاى فراوانى كه از ارتفاعات اطراف مرز سرازير شده ‏اند، مخلوط مى ‏شود و با پيوستن به رودخانه شاهى كور، به سوى جنوب غربى متوجه مى ‏گردد و پس از مخلوط شدن با رودخانه كوه پست به سوى جنوب روان مى ‏شود و سرانجام در نقطه ‏اى به مختصّات 62 درجه و 13 دقيقه طولى و 26 درجه و 15 دقيقه عرضى از مرز خارج مى‏گردد و به كشور پاكستان داخل مى‏شود، در كشور مزبور نخست به سوى جنوب و سپس به سوى خاور متوجه مى ‏گردد و پس از مخلوط شدن با رود كِيچ به رود دَشْتْ تغييرنام مى‏ يابد و سرانجام به خليج گُواتْرْ مى ‏ريزد.

- كهيرى: دهستان سركور، فصلى، ريزابه: رود بمپور، حوضه: جازموريان، طول: 50 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1500 متر، ارتفاع ريزشگاه: حدود 570 متر، شيب متوسط: 1/9 درصد، مسيركلى: شمال غربى. اين رودخانه از كوههاى هامان و شِش سَرْ در 47 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مى‏گيرد و به نام رودخانه شاه آپ به سوى مغرب روان مى‏گردد. در دامنه غربى كوه سرخ با يك ريزابه جنوب شرقى مخلوط مى‏شود و به سوى شمال غربى متوجه مى‏گردد. و بنام رود كهيرى درحوالى روستاى سَرْكَهوران (دهستان حومه ايرانشهر) به رود بمپور مى ‏ريزد.

- گَرْبُنْ (سياهتگان):دهستان كيشكور، فصلى، ريزابه: رودكاجَوْ، حوضه: درياى عمان، طول: 40 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1100 متر، ارتفاع ريزشگاه: 520 متر، شيب متوسط: 1/5 درصد، مسيركلى: جنوب غربى. اين رودخانه از كوه گربُنْ در جنوب دهستان كيشكور سرچشمه مى‏گيرد و از كنار روستاى گربُنْ مى‏ گذرد و در محل روستاى كهيران گُواش (بخش قصرقند) به رودخانه كاجو مى‏ريزد.

- مُشكُند: دهستان سركور، فصلى، ريزابه: رودكاجو، حوضه: درياى عمان، طول: 28 كيلومتر،  ارتفاع سرچشمه: 1000 متر، ارتفاع ريزشگاه: 850 متر، شيب متوسط: 0/5 درصد، مسيركلى: جنوب غربى. اين رودخانه از ارتفاعات 50 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مى‏گيرد و قسمت علياى آن را آهورّان مى ‏گويند.

 علاوه بر رودهاى مذكور، بقيه شاخه‏ هاى سيلابى كه به رودخانه سرباز مى ‏پيوندند عبارتند از: اِنْجِرْكْ (كَنْدَگان كَوْرْ)، كانيگان، شِشْ كانْ، نائوك، كَمَك، كرايى كور ناگوكْ، دانْ كور و ... كه همگى در بخش سرباز جريان دارند و رودهايى فصلى هستند. لازم به توضيح است كه علاوه بر اين شعبات، شاخه‏ هاى ديگرى در بخش راسك و باهوكلات نيز به رودخانه سرباز مى ‏ريزند كه برخى از آنها عبارتند از : سيرين كَوْرْ، كشتك، سُورْوَشان، نلينت كاجَوْ يا كاجَهْ.

 

آبهاى زيرزمينى:

به علت كوهستانى بودن و شيب زياد اين بخش و همچنين بارانهاى موقتى و زودگذر همراه با رگبارهاى شديد، اغلب آبهاى زيرزمينى در عمق بسيار كمى (حدود 10 تا 15 متر) قرار دارند و از آنجا كه اكثر بارندگيها بصورت سيلابهايى جارى مى‏ گردند، آب كمتر فرصت نفوذ در داخل زمين را مى‏يابد و بدين‏ترتيب، سفره ‏هاى زيرزمينى كمتر تغذيه مى ‏شوند. بيشتر سفره ‏ها و منابع آب زيرزمينى در مجاورت رودخانه سرباز و شعبات آن قرار دارند. لازم به ذكر است كه بهره ‏بردارى از اين آبها بيشتر دردهستانهاى سركور و كيشكور معمول است.

 

مشخصات هيدروژئولوژيكى آبهاى زيرزمينى:

 

ترازيابى آبخوان: در اين منطقه نقاطى را كه بتوان بوسيله آن تراز آبهاى زيرزمينى را شناسايى نمود، وجود ندارد، بعلاوه برنامه حفّاريهاى اكتشافى و آزمايشهاى پمپاژ كه به منظور شناسايى تراز آب و همچنين مشخصات هيدروديناميكى آبخوان تعيين شده، انجام نگرديده است. بنابراين به نتايج بدست آمده از بررسيهاى ژئوفيزيكى اكتفا شده و مبناى بررسيها قرار گرفته ‏اند. اين بررسيها نشان مى ‏دهند كه ضخامت سفره آبدار در بستر رودخانه سرباز بطور متوسط 5 تا 6 متر مى ‏باشد و به اين ترتيب قشر فوقانى رسوبات به ضخامت 2 تا 3 متر خشك مى‏ باشد.

- نفوذپذيرى، قابليت انتقال: مطالعات انجام شده نشان مى ‏دهد كه در حدود 9 درصد آبهاى ذخيره شده در لابه لاى رسوبات، غيرقابل استخراج مى‏باشند و به اين ترتيب مقدار آب ذخيره شده قابل بهره‏ بردارى برابر با 9 درصد حجم كل نهشته ‏هاى رسوبى بستر رودخانه ‏هاى اين منطقه مى ‏باشد.

- خواص شيميايى آبهاى زيرزمينى: بوسيله نمونه‏ گيريهاى انجام شده در دو مرحله مختلف و آزمايشهاى انجام شده روى اين نمونه‏ ها، نتايج زير حاصل گرديده است:

 - بطور كلى آبهاى اين منطقه داراى بى ‏كربنات سديم بوده و اين آبها از نظر تركيبات شيميايى محلول در آب و نسبت درصد آن، قابل شرب مى ‏باشند.

آب حداكثر برابر 5 مى ‏باشد و از اين نظر محدوديتى براى آبيارى بوجود نخواهد آمد.

 - هدايت الكتريكى آب برابر با حداكثر 989 ميكروم هوس بر سانتيمتر مى ‏باشد كه از نظر طبقه‏ بندى آب شناسى، در طبقه 3 قرار دارد و به اين ترتيب، شور نمودن خاكها را احتمالاً امكان‏پذير مى ‏نمايد. بطور كلى مى‏ توان گفت كه تغييرات شورى آب، ارتباط مستقيم با عمق آبخوان داشته و به عبارت ديگر در نقاطيكه بستر رودخانه گسترده مى ‏گردد، آبهاى دايمى نيز در مساحت بيشترى گسترش يافته و در رسوبات نفوذ مى‏ نمايد و بالعكس در نقاطى كه عرض رودخانه كم است، آبها بيشتر به صورت جريانهاى سطحى ظاهر مى ‏گردند و به اين ترتيب تماس كمترى با تشكيلات زمين داشته و در نتيجه تغييرات كمترى در املاح شيميايى محلول در آن داده خواهد شد. لذا بطور خلاصه مى‏توان نتيجه ‏گيرى نمود كه تركيبات شيميايى محلول در آب، با عرض رودخانه بستگى دارد. نتايج زير نيز از تجربه نمونه‏ هاى آب حاصل شده است:

 - درصد املاح در مناطق شمالى و بالادست رودخانه 445 ميلى ‏گرم در ليتر مى ‏باشد.

 - آب قنوات داراى املاح مساوى با 450 تا 472 ميلى ‏گرم در ليتر مى‏ باشند.

 - تجزيه نمونه گرفته شده از چاه آب آشاميدنى قريه سرباز نشان مى‏دهد كه مقدار املاح آن برابر با 623 ميلى‏گرم در ليتر مى ‏باشد.

 به اين ترتيب مشاهده مى‏شود كه شورى آب‏ها با فاصله محل آن تا بستر رودخانه، ارتباط مستقيم دارد.

آب‏هاى زيرزمينى در اين منطقه به دو دسته تقسيم مى ‏شوند:

 

- چاهها: در گذشته از چاهها فقط جهت تأمين آب آشاميدنى استفاده مى‏شد ولى امروزه تعداد بيشمارى از چاههاى نيمه عميق در منطقه وجود دارند كه از آب آنها جهت آبيارى باغات و مزارع استفاده مى‏شود. به ندرت مى‏توان چاه عميقى را در بخش سرباز مشاهده نمود. شايد اين امر ناشى از كوهستانى بودن و نزديك بودن سفره آبهاى زيرزمينى باشد. زيرا همانطور كه اشاره شده، اغلب سفره ‏هاى آبدار در مجاور بستر رودخانه ‏ها قرار دارند، در صورت كندن چاه در اين نواحى بعد از 10 تا 15 متر به آب مى‏رسند بنابراين لزومى ندارد كه چاههاى عميق حفر كنند. مى ‏توان گفت كه عميق‏ترين چاهها به 30 تا 60 متر برسند و از اين عمق، چاه عميق‏ترى درمنطقه وجود ندارد. اكثر چاهها هم در نزديكى دره رودخانه سرباز و ديگر شعبات آن حفر شده ‏اند و در واقع آب خود را از همين رودخانه ‏هاتأمين مى ‏كنند.

 

قناتها: در اين بخش چند رشته قنات در دهستانهاى آشار و ايرافشان و مينان وجود دارد. روش ديگرى نيز براى استفاده از آبهاى زيرزمينى، خصوصاً در بستر رودخانه‏ ها وجود دارد. در مواقع خشكسالى چنانچه دو يا سه سال بارانى نبارد آب رودخانه ‏ها به علت شنى بودن بستر آنها و عدم تغذيه كافى به درون زمين نفوذ مى‏كند و از جريانات سطحى خبرى نمى ‏شود، اين آب در زيرزمين، به علت برخورد با يك سطح غيرقابل نفوذ نظير كوه و يا غيره، به جريان خود ادامه مى ‏دهد. در چنين مواقعى در برخى از روستاها، ريش سفيدان با تجربه، براساس حدس و گمان، مسير اين جريان زيرزمينى را تشخيص مى‏دهند. لذا با استفاده از يك دستگاه بيل مكانيكى، شروع به حفر خندقى در بستر رودخانه، در همان مسير مشخص شده مى ‏كنند كه اين خندق را به موازات محور رودخانه و با شيب كمتر از شيب رودخانه حفر مى ‏كنند. هر چه كه اين بيل مكانيكى از پايين دست رودخانه به سمت بالادست پيش برود، آب داخل خندق بيشتر مى‏شود. به هر حال آنقدر حفر اين خندق را در طول رودخانه ادامه مى‏دهند تا به آب كافى دسترسى پيدا بكنند. كار بيل مكانيكى تا همين جا خاتمه مى ‏يابد. آنگاه روستائيان با بسيج همگانى، هنر خودشان را به منصّه ظهور مى ‏رسانند. ابتدا سنگهاى فراوانى را ازاطراف رودخانه در طرفين اين خندق جمع مى‏كنند سپس به دو گروه تقسيم مى ‏شوند. يك گروه به داخل خندق مى‏رود و گروه ديگر، از همان بالاى خندق، سنگهاى جمع ‏آورى شده را به داخل خندق مى‏اندازند. آنهايى كه در داخل خندق هستند، شروع به سنگچين كردن طرفين ديوارهاى خندق مى ‏كنند تا از ريزش ديواره ‏هاى خندق جلوگيرى به عمل آورند اين كار را تا 1 يا 2 مترى ادامه مى ‏دهند. فاصله ميان دو سنگ چين تقريباً يك تا يك و نيم متر است. بعد از اتمام اين كار، سنگهاى درازى كه طول آنها نزديك به يك متر باشد را با تلاش فراوان از اطراف رودخانه پيدا كرده و با زحمت بسيار به نزد خندق مى ‏آورند. با استفاده از اين سنگها سقف سنگچين يا كَلْبير را مى‏پوشانند و آنرا بصورت مجرا يا كانالى كه تقريباً قابل عبور براى يكنفر در حالت نشسته باشد، در مى‏آورند. سپس شكافهاو درزهاى موجود در سقف كلبير را با استفاده از سنگهاى كوچك يا شاخه ‏هاى درختان موجود در رودخانه گز پر مى‏كنند تا از ريزش خاك در داخل كانال جلوگيرى كنند. در آخرين مرحله، با استفاده از تراكتور يا بولدوزر روى كانال را با رسوبات رودخانه مى ‏پوشانند تا از تخريب سيل درامان باشد و در بعضى از جاها، تقريباً به فاصله 30 متر به 30 متر، از پوشيدن روى كانال خوددارى مى‏كنند، تا در مواقع مسدود ماندن آب خندق، تعميرات لازم را در آن به عمل آورند. طول كلبيرها در نقاط مختلف از چند صد متر تا هزار متر و عمق خندق در عميق‏ترين قسمت آن از 5 تا 15 متر تغيير مى‏كند. آب اين كلبيرها كه عموماً در بستر رودخانه حفر شده ‏اند، به ساحل هدايت مى‏شوند و بعد بوسيله نهرهاى خاكى كه در سواحل رودخانه و يا دامنه كوه‏ها احداث شده ‏اند، به اراضى تحت آبيارى منتقل مى ‏شوند. در ضمن در اصطلاح محلى به كلبيرها كَهْنْ يعنى قنات مى‏گويند. هزينه حفر خندق را به تعداد نفرات صاحب زمين تقسيم مى‏ كنند.

 بنابراين در اين بخش، قناتهايى كه به معنى واقعى آن داراى مادر چاه باشند و طول زيادى داشته باشند، بسيار اندك و انگشت شمارند. در سركور فقط يك رشته قنات در «ميرزمين »وجود دارد، روستاهايى كه داراى قناتهاى واقعى هستند عبارتند از: كَهْنْ آب - ايرافشان - مينان - مِيتگان - شاه كَهور - كَنْدِز - نوت - كَرَگين - بُگان - مَزاكان - سنگ مسجد -اسلام‏ آباد - نسكند - سرداب - نوكين ده - كهيركان. ولى اين قناتها نيز داراى طول چند هزارمترى مثل ساير قناتهاى ايرانى نيستند. هم اكنون تعداد قنواتى كه در حوضه ترويجى سرباز قرار دارند، 31 رشته و تعداد قنواتى كه در حوضه ترويجى آشار و ايرافشان قرار دارند، 18 رشته مى‏باشند. البته همانطور كه اشاره شد، اكثر اين قناتهاى در واقع همان «كلبير» هستند. بنابراين در اين بخش تعداد كلبيرها نسبت به تعداد قناتهاى واقعى، بسيار بيشتر است. يكى از دلايلى كه اهالى اين منطقه، به كلبيرها روى آورده‏اند، كوهستانى بودن و كمبود زمينهاى كشاورزى اين بخش مى‏باشد. اما در مجموع همين كلبيرها، نقش بسيار عمده ‏اى را در مواقع خشكسالى براى روستائيان ايفا مى ‏كنند. بطوريكه در چنين مواقعى، تنها منبع آب اين روستاها مى ‏باشند و حيات كشاورزان و روستائيان به آنها بستگى دارد. مهمترين خطراتى كه كلبيرها را تهديد مى‏كنند، سيلابهاى رودخانه ‏هاى منطقه هستند. بطوريكه بر اثر يك سيل كوچك، مسير آن خندق نير از بين رفته و گم مى‏ شود.

 

يکشنبه 1390/8/15 11:50 بعد از ظهر
X