بنا بر شواهد سرخس با نام اوليه ساريكا يا سارايكو واقع در سرحد ايران و توران بر سر راه مرو به نيشابور و عراق عجم از اهميت ويژه اي برخوردار بوده است. افزون بر اين ، چهارراهي كه از هرات و امتداد هريورد منشعب مي گرديد، از سرخس عبور مي نمود و به مرو و ديگري به توس و نيشابور مي رفت. از جمله وجود چاههاي آب و آثار بر جاي مانده حوض در كنار رباطها و نيز چشمه هاي طبيعي انبارها نشاني است از اهميت اين راهها در طول قرون و اعصار كه از بين دره ها و گذرگاههاي تنگ و باريك عبور مي كرده است. در اين باره حمدالله مستوفي مي نويسد: سرخس ساخته افراسياب است و آبش از رودخانه اي است كه از هري به طوس مي آيد. در متون باستاني آمده است اين منطقه توسط كيكاووس به پسر گودرز اهدا گرديده و او نيز شهري در حاشيه رود تجن بنا نموده و آن را به نام خود يعني سرخس نام گذاري كرد. برخي پژوهشگران نيز بنيانگذار سرخس را كيكاووس يا افراسياب يا ذوالقرنين مي دانند . بنابر ابيات شاهنامه سرخس در زمان افراسياب وجود داشته است . اين ناحيه در دوران اسلامي نيز به مانند گذشته خود به لحاظ مدنيت از رونق بالايي برخوردار بوده و در سده هاي سوم و چهارم هجري به مانند پلي شهرهاي مرو و نيشابور را به هم مرتبط مي ساخته است . از همين حيث اهميتي فرهنگي ، ملي و بازرگاني نيز داشته است. از طرفي با توجه به تختگاه بودن مرو در دوران سلطان سنجر سلجوقي اين ناحيه نيز توامان پيشرفت داشته است . شهر سرخس روزگاري از كانون هاي علم و دانش بوده و به سبب وجود مدارس و كتابخانه هاي بسيار شهرت داشته است.